یادداشت مهدی امین فروغی: زنده بادا عشق
_______________________________________________________________________________________________________________________

تاریخ شعر و ادب این سرزمین شاعران و سخن پردازان بسیاری را در خود پرورده است که هر یک چشم و چراغ روزگار خود بوده اند. شاعران گرانقدری که با توان واژه و سحر سخن، مفاهیم بلند انسانی را در قالب شگفت شعر بر آدمیان خواندند و پیامبرانه به انذار و تبشیر پرداختند. آنان که نظامی بزرگ در باره ایشان گفت:
بلبل عرشند سخن پروران
باز چه مانند به آن دیگران
زاتش فکرت چو پریشان شوند
با ملک از جمله خویشان شوند
پرده رازی که سخن پروریست
سایهای از پرده پیغمبریست
پیش و پسی بست صفت کبریا
پس شعرا آمد و پیش انبیا
این دو نظر محرم یک دوستند
این دو چه مغز آن همه چون پوستند
بر کسی پوشیده نیست که از میان خیل سخن پردازان، گروهی تنها احوالات درونی خویش را واگویه کرده اند و شعر ایشان آینه ای است که تنها شاعر را در آن می توان دید. اما برخی از شاعران زبان گویای جامعه خود بوده اند و شعر ایشان آیینه ای به وسعت جهان پیرامونی ایشان است و می توان در آن شکوه انسانیت را به تماشا نشست.
این گروه چونان طبیبی دردآشنا در میان مردم می گردند و با چشمی بینا و دلی آگاه بیماری های جامعه را شناسایی کرده و در شعر خود می نمایانند و مشفقانه در درمان دردها می کوشند. اینان زبان گویای مردم خویش اند و حقی عظیم بر گردن انسان ها دارند.
امروزه از میان پارسی سرایان اگر بخواهیم چند تن از این قبیله را نام ببریم، بی تردید استاد ارجمند جناب رضا اسماعیلی یکی از ایشان است. شاعری اندیشمند و سخن پردازی دردمند که انسانیت و حق و حقیقت را پاس می دارد و در پی آرمان شهری است که موطن انسان کامل است.
دغدغه های اسماعیلی که به روشنی در شعر او دیده می شود، مُهر و نشان «خدامحوری»، حق طلبی، عقلانیت، صلح و عشق و دوستی را با خود دارد و از جهان دل پر فروغ او خبر می دهد. شاعری که از چهره های تاثیرگذار شعر معاصر است و آثار گرانقدر او بر غنای فرهنگ شکوهمند این سرزمین افزوده است.
دیر زیاد آن شاعر ارجمند
(مهدی امین فروغی، جمعه 19 دی 99)
پانوشت:
موسیقیدان، دانش آموختۀ زبان و ادبیات فارسی و ادبیات عرب، مترجم، پژوهشگر موسیقی و ادبیات آئینی، عاشورا پژوه.
***